Subtitles Reading Lolita in Tehran (2024) in any Language
Reading Lolita in Tehran (2024) Subtitles
📝 Subtitle Preview
At 00:00:51,481, Character said: ترجمه و زیرنویس:
یوســف کارگر
2
At 00:01:39,148, Character said: لولیتاخوانی در تهران
3
At 00:01:47,703, Character said: در آستانه انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷،
بسیاری از ایرانیان علیرغم همه نشانههای هشداردهنده
با انبوهی از آرزوها به میهن بازگشتند. آذر نفیسی یکی از آنها بود.
4
At 00:02:37,360, Character said: صبح بخیر، آقایان و خانمها
کاپیتان با شما صحبت میکنه
5
At 00:02:40,360, Character said: به زودی در فرودگاه
بینالمللی تهران فرود خواهیم آمد
6
At 00:02:43,320, Character said: هوا خوبه، دما ۲۸ درجهست
7
At 00:02:46,200, Character said: بعد از فرود،\nلطفاً راهنماییهای
خدمه پرواز رو دنبال کنین
8
At 00:02:50,880, Character said: از میزبانی شما خوشحال شدیم، بهتون یادآوری
میکنیم که وارد کردن مشروبات الکلی اکیداً ممنوعه
9
At 00:02:57,320, Character said: به ایران خوش آمدید
10
At 00:03:01,066, Character said: 1357
تهران
11
At 00:05:47,600, Character said: - میخواستم بهتون بگم که من واقعا از کلاسِتون خوشم میاد.
- خوشحالم اینو میشنوم.
12
At 00:05:52,440, Character said: نه فقط من، میدونم که اونا هم
روش تدریستون رو تایید میکنن.
13
At 00:05:56,320, Character said: - اونا؟
- بله
14
At 00:05:58,600, Character said: اولش، وقتی اون همه کتاب
و مقاله رو بهمون دادین،
15
At 00:06:01,840, Character said: دانشجوها می خواستن تحریم کنن،
ولی من متقاعدشون کردم که نکنن.
16
At 00:06:05,520, Character said: ازتون خیلی ممنونم.
17
At 00:06:08,120, Character said: داشتم فکر میکردم میشه نویسندههایی
رو اضافه کرد که از نظر اخلاقی...
18
At 00:06:12,880, Character said: - اخلاقی...
- مناسب هستند؟
19
At 00:06:15,320, Character said: - دقیقا.
- باید در موردش فکر کنم.
20
At 00:06:21,080, Character said: - یه لیستی آماده کردم.
- مطمئن بودم.
21
At 00:06:27,520, Character said: میدونید، آقای بحری، شما یکی از بهترین
پایاننامهها رو دربارهی هاکلبریفین نوشتید
22
At 00:06:31,480, Character said: که تا حالا بین دانشجوها خوندهام.
23
At 00:06:34,520, Character said: حتی دانشجوهام توی آمریکا.
24
At 00:06:52,600, Character said: «اگر مه نبود، میتوانستیم خانهات
را آن سوی خلیج ببینیم، گتسبی گفت.»
25
At 00:06:57,120, Character said: «یک چراغ سبز در سرتاسر شب
در انتهای اسکله روشن است.»
26
At 00:07:01,640, Character said: «به نظر میرسید جذب چیزی شده که گفته بود.»
27
At 00:07:04,840, Character said: «شاید فهمیده بود»
28
At 00:07:06,720, Character said: «که معنای عظیم آن چراغ سبز
برای همیشه از بین رفته بود.»
29
At 00:07:11,240, Character said: فکر میکنید نور سبز نماد عشق
تزلزلناپذیر گتسبی به دیزیه؟
30
At 00:07:17,120, Character said: حتی با اینکه الان یه زن متاهله؟
31
At 00:07:32,520, Character said: آقای فرزاد، لطفا به انگلیسی صحبت کنید.
32
At 00:07:35,120, Character said: نه، اون دیزیه، نماد نیست.
33
At 00:07:40,160, Character said: و گتسبی عاشقشه.
34
At 00:07:42,120, Character said: میشه یکی قسمتی که اینو
میفهمیم رو برام نشون بده؟
35
At 00:07:51,986, Character said: خواهش میکنم انگلیسی حرف بزنین.
36
At 00:07:56,560, Character said: میدونم این موضوع برای
بعضیهاتون ناراحتکنندهست،
37
At 00:07:58,753, Character said: اما یادتون باشه که رمانهای
بزرگ باید ما رو معذب کنن،
38
At 00:08:02,440, Character said: و باعث بشن به چیزایی که
بدیهی فرض میکنیم شک کنیم.
39
At 00:08:13,040, Character said: کتابهایی مثل این میتونن
یه جرم علیه حقیقت باشن.
40
At 00:08:16,120, Character said: پس خودِ کتاب یه جورایی مجرمه.
41
At 00:08:27,653, Character said: صداتو بیار پایین، لطفا.
42
At 00:08:30,367, Character said: با شما نبود.
43
At 00:08:31,680, Character said: - امیدوارم که اینطور باشه.
- نمیفهمم، میخواین چیکار کنین؟
44
At 00:08:35,640, Character said: کتاب رو محاکمه کنیم؟
45
At 00:08:39,280, Character said: عالیه، چرا که نه؟
46
At 00:08:43,560, Character said: انگار همه هستن، به جز متهم، "گتسبی بزرگ".
47
At 00:08:48,720, Character said: چه کسی می خواد نماینده این رمان باشه؟
48
At 00:08:52,000, Character said: - هیچ کس؟
- هیچ کس نمیخواد کتاب باشه.
49
At 00:08:57,240, Character said: - باشه.
- خانم پروفسور نفیسی، شما باید کتاب باشین.
50
At 00:09:00,960, Character said: اگه کسی اعتراضی نداره، خودم انجامش میدم.
51
At 00:09:05,000, Character said: - من میشم "گتسبی بزرگ".
- دادگاه "گتسبی بزرگ" رو به جایگاه فرا می خواند.
52
At 00:09:10,120, Character said: مهتاب، نوبت توئه.
53
At 00:09:12,800, Character said: به نظر میاد هدفش دفاع از
طبقات ثروتمند نیست، درسته؟
54
At 00:09:16,920, Character said: - بله.
- میشه توضیح بدین چرا شخصیتها رو اینجوری توصیف میکنین؟
55
At 00:09:21,520, Character said: - نقش من محکوم کردن یا دفاع کردن نیست.
- اعتراض دارم!
56
At 00:09:27,560, Character said: نادیده گرفتن مشکلات و رنجها، انکار
وجود آنهاست، که البته همچنان پابرجا هستند.
57
At 00:09:32,480, Character said: این یه داستانه دربارهی مرگ رویاها.
دربارهی عشق از دست رفته.
58
At 00:09:41,240, Character said: گتسبی رو نمیخونیم که
بدونیم زنا درسته یا غلط.
59
At 00:10:28,440, Character said: «می خواهند خدا و
اهل ایمان را فریب دهند»
60
At 00:10:31,920, Character said: «در حالى كه جز خودشان را
فريب نمىدهند؛ ولى نمىفهمند»
61
At 00:32:22,320, Character said: خب، همهمون اینجا جمع شدیم چون
تو این سالها تکتکتون بهم ثابت کردید
62
At 00:32:27,800, Character said: که شور و اشتیاق زیادی
برای مطالعهی ادبیات دارین.
63
At 00:32:31,640, Character said: اونایی که نمیخوان بهمون
درس بدن، کتابهای ممنوعه.
64
At 00:32:37,480, Character said: کلماتی که ازشون میترسن.
65
At 00:32:41,080, Character said: پس، ببینیم\nآیا ایمان ما به خواندن
66
At 00:32:44,680, Character said: قادره که واقعیت تلخ
این انقلاب رو تغییر بده؟
67
At 00:32:47,920, Character said: ببینیم خوندنِ "لولیتا" اینجا، تو تهران،
68
At 00:32:51,720, Character said: بهمون نیروی عکسالعمل
نشون دادن رو میده یا نه.
69
At 00:32:54,360, Character said: -آره.
-آره.
70
At 00:32:57,240, Character said: باشه.
71
At 00:32:59,360, Character said: کی میخواد شروع کنه؟
72
At 00:33:02,480, Character said: احساسمون نسبت به لولیتا چیه؟
73
At 00:33:07,920, Character said: یالا! یه کلمه هم نه؟
74
At 00:33:12,080, Character said: ما وقتمون رو باهاش میگذرونیم.
میدونین که.
75
At 00:33:15,160, Character said: شاید خیلی راحت نشستیم.
76
At 00:33:17,440, Character said: سعی میکنم اوضاع رو براتون
کمتر خوشایند کنم. خیالتون راحت.
77
At 00:33:23,600, Character said: خیلی خب. شروع کنیم؟
78
At 00:34:02,720, Character said: توی کتاب، هامبرت تقریباً همون اول
میگه که اونی که تصاحبش کرده بود،
79
At 00:34:09,120, Character said: اون لولیتای واقعی نبود،
بلکه لولیتای توی خیالش بود.
80
At 00:34:14,640, Character said: مخلوق خودش.
81
At 00:34:17,320, Character said: که ارادهای نداشت،
زندگی شخصی نداشت.
82
At 00:34:52,600, Character said: لولیتا نمیدونه شما به عنوان
خوانندگان چی میدونید.
83
At 00:34:56,720, Character said: و با وجود اینکه هامبرت تمام تلاشش
رو میکنه تا ما رو با خودش همراه کنه،
84
At 00:35:01,280, Character said: ولی کسی که ما رو تو کل رمان
راهنمایی میکنه، ناباکوفه، نویسنده.
85
At 00:35:08,520, Character said: این چیزی رو که هامبرت به
اون تحمیل میکنه تغییر نمیده.
86
At 00:35:11,080, Character said: چه بلایی قراره تو خیابونها سرمون بیاد؟
87
At 00:35:13,840, Character said: لولیتا جایی برای رفتن نداشت.
88
At 00:35:16,960, Character said: برای ما اینطور نیست.
89
At 00:35:19,640, Character said: اینجا، ما همه با هم هستیم.
90
At 00:37:37,160, Character said: شروع کنیم؟
91
At 00:37:39,880, Character said: میشه یه سوال بپرسم؟
92
At 00:37:43,840, Character said: ما "لولیتا" هستیم؟
93
At 00:37:48,000, Character said: معلومه که!
94
At 00:37:50,120, Character said: - چرا؟
- همهی کارهایی که میکنیم،
توسط مردهای پیر و کثیف کنترل میشه.
95
At 00:37:54,440, Character said: میگی همهی مردها یه مشت متجاوز بچهبازن؟
96
At 00:37:58,240, Character said: نه همه نه، ولی اکثریت.
97
At 00:38:03,120, Character said: اشتباه میکنم؟
98
At 00:38:06,920, Character said: - اشتباه نمیکنم.
- باشه.
99
At 00:38:09,200, Character said: تا اینجا سوالی هست؟
100
At 00:41:12,520, Character said: چرا که نه؟ آره که میتونیم.
101
At 00:41:18,600, Character said: "آقای حمید"،
انتخاب گستردهای از کتابها به زبان انگلیسی.
102
At 00:46:27,600, Character said: دانشجویان عزیز من، بعد از هشت
سال از یک جنگ وحشتناک و بیپایان،
103
At 00:46:33,440, Character said: و بعد از به دنیا آوردن
دو بچه قشنگ، نگار و دارا،
104
At 00:46:36,960, Character said: فهمیدم که عشقم به ادبیات
از هر چیز دیگهای قویتر بود.
105
At 00:46:41,920, Character said: و اینطور شد که تصمیم گرفتم
بیام و تو این دانشگاه جدید کار کنم.
106
At 00:46:46,640, Character said: خوشحالم که تعدادی از دانشجویان قدیمیام
107
At 00:46:48,960, Character said: برای شرکت تو سخنرانیهای
من توی دانشگاه علامه اومدن.
108
At 00:46:52,640, Character said: به دانشجویان جدیدم هم خوش آمد میگم.
109
At 00:46:54,920, Character said: امروز دربارهی یک زن
واقعا انقلابی حرف میزنیم.
110
At 00:46:59,320, Character said: نمونه زن جدید و مدرنِ قرن نوزدهم.
111
At 00:47:03,000, Character said: که سنتهای قدیمی رو رد میکنه
و قوانین خودش رو میسازه.
112
At 00:47:07,840, Character said: - بله؟
- چی اون رو انقلابی میکنه؟
113
At 00:47:11,680, Character said: دیزی میلر یه دختر منحرفِ تمامعیاره.
114
At 00:47:14,600, Character said: - ممنون، آقاى...؟
- قمی.
115
At 00:47:16,520, Character said: مرسی، آقای قمی.
116
At 00:47:18,720, Character said: موافقید؟
117
At 00:47:20,760, Character said: موافق نیستید؟
118
At 00:47:48,280, Character said: خب، هنری جیمز موافق نیست.
119
At 00:47:52,280, Character said: دیزی میلر چه کار میکنه
که بشه بهش گفت منحرف؟
120
At 00:47:56,520, Character said: به جز اینکه از هنجارهای
اجتماعی تحمیلشده پیروی نمیکنه؟
121
At 00:48:01,720, Character said: اون صادقه، همینه که اونو منحرف میکنه؟
122
At 00:48:04,880, Character said: - ما اونو همونجوری که هست میبینیم…
- نمیشنوم.
123
At 00:48:07,880, Character said: ما او را همانطور که واقعاً هست
میبینیم، چون ما اخلاقمداریم،
124
At 00:48:11,520, Character said: چون میدونیم شر چیه،
باهاش تو خونه و بیرون میجنگیم.
125
At 00:48:15,840, Character said: مهم نیست که خود هنری جیمز
مستقیماً جنگ رو تجربه کرده؟
126
At 00:48:24,120, Character said: کلاس تعطیل. هفته دیگه میبینمتون.
127
At 00:48:29,080, Character said: نگران نباشید استاد، ما میایم.
128
At 00:52:49,280, Character said: میخواستم بهتون بگم که
خواهرم الان اینجا درس میخونه.
129
At 00:52:54,320, Character said: رمان زیاد نمی خونه،
واسه همین تو کلاس اون نیست.
130...
Download Subtitles Reading Lolita in Tehran (2024) in any Language